خلوت فراموش شده من

 

 

آخرین مطلبت مربوط به 31خرداد میشه.دیشب گفتم شاید با خوندن مسیجم بیای و یه چیزی بنویسی ولی نیومدی.

وقتی نگاه کردم دیدم فقط 5روزه که چیزی ننوشتی و خیلی متعجب شدم .از خودم تعجب کردم که چی باعث شده این 5 روز برای من به درازای 10 تا 12 روز باشه؟

به هر حال هنوز هم منتظرم و حالا کمی هم نگران هستم .میگم کمی نگران ، چون دیشب ناگهان به فکرم رسید که ممکنه تلفن خونتون قطع باشه.

امروز6/4/85 و ساعت 12:25 دقیقس .

من توی سایت دانشگاه هستم و در حالتی از بی تفاوتی تام نسبت به زندگی و اتفاقات اون به سر می برم .

انقدر بی تفاوتم که علی رغم اطمینان نسب به اینکه امتحان تخصصی امروز رو میافتم اومدم توی سایت دانشگاه تا وبلاگ تو رو نگاه کنم .

راستی امروز یه چیز جالب و جدید رو دیدم .البته برای من جدیده ، شاید تو قبلا دیده باشی.توی سایت دانشگاه چت کردن جزء تخلف های انظباطی محسوب میشه و برگ اخطار روی پرونده دانشجوی خاطی قرار میگیره ، ولی من امروز با کمال تعجب دیدم نود درصد بچه ها دارن چت میکنن .

با خودم گفتم خوبه .دانشگاه کوتاه اومده .ولی وقتی دقت کردم و با سوالاتی که از یکی از بچه ها پرسیدم متوجه شدم که همه دارن از سایت میبو دات کام استفاده می کنن (چون صفحه کلیدم انگلیسی نداره نمی تونم لینک بدم ).خیل جالبه این سایت آی دی همه سایتا رو پشتیبانی میکنه ، از جمله یاهو و هات میل .

تو هم برو و نگاه کن .خیلی جالبه .چون حتی گه با دو تا آی دی از دو سایت مختلف ساین این بشی این سایت به طور خودکار تمام فرند لیست هر دو تا آی دیت رو با هم و در یه فرند لیست نشون میده .من که خوشم اومد .تو هم برو نگاه کن .شاید برات جذاب باشه .

الان واقعا حال خرابی دارم .امروز صبح تعبیر خوابی رو که در مورد تو و و وبلاگت و رابطه اون با حضرت زینب دیدم ، از مامان پرسیدم .مامان می گفتن : تعبیرش این میشه که تو الان شدیدا ناراحتی و شاید داری برای حل مشکلت به حضرت زینب متوسل می شی چون خیلی مظلوم واقع شده .

اگر تعبیر خواب مامان درست باشه من دق میکنم .چون حتی تصور ناراحتی های روحی تو برام دردناکه .می خوای باور کن ، می خوای باور نکن.

ترو خدا مواظب خودت باش.آخه تو داری چی کار می کنی؟